بریدهای از کتاب صبحانه در خانه سوخته (گزیده اشعار) اثر مارگارت اتوود
1404/5/20
صفحۀ 35
در خانهای سوخته نشستهام، با میز و صندلیهای نیمسوخته. صبحانه میخورم، انگار که همهچیز هنوز سر جایش است… اما میدانم، چیزی جز خاکستر باقی نمانده است.
در خانهای سوخته نشستهام، با میز و صندلیهای نیمسوخته. صبحانه میخورم، انگار که همهچیز هنوز سر جایش است… اما میدانم، چیزی جز خاکستر باقی نمانده است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.