بریدهای از کتاب باغ آلبالو اثر آنتون چخوف
1404/1/1
صفحۀ 51
تعداد بیشماری از روشنفکرانی که من میشناسم عقب هیچ و پوچ میگردند، کاری انجام نمیدهند و به درد کاری هم نمیخورند. خودشان را روشنفکر مینامند. اما همشان به نوکرهایشان توهین میکنند. با دهقانان مثل گله گوسفند رفتار میکنند. همشان بد درس خواندهاند. جدا و واقعاً چیزی نمیخوانند. کاری انجام نمیدهند. راجع به علوم فقط داد سخن میدهند. از هنر کم سر در میآورند. همشان خودشان را میگیرند. قیافههایشان جدی است. حرفهای گنده گنده میزنند. مدام تئوری میبافند، در حالی که توده وسیعی از ما، نودونه درصد از مردم، مثل بردگان زندگی میکنند. با کمترین ناملایمات از جا در میروند و مشت به چانه طرف حواله میکنند.
تعداد بیشماری از روشنفکرانی که من میشناسم عقب هیچ و پوچ میگردند، کاری انجام نمیدهند و به درد کاری هم نمیخورند. خودشان را روشنفکر مینامند. اما همشان به نوکرهایشان توهین میکنند. با دهقانان مثل گله گوسفند رفتار میکنند. همشان بد درس خواندهاند. جدا و واقعاً چیزی نمیخوانند. کاری انجام نمیدهند. راجع به علوم فقط داد سخن میدهند. از هنر کم سر در میآورند. همشان خودشان را میگیرند. قیافههایشان جدی است. حرفهای گنده گنده میزنند. مدام تئوری میبافند، در حالی که توده وسیعی از ما، نودونه درصد از مردم، مثل بردگان زندگی میکنند. با کمترین ناملایمات از جا در میروند و مشت به چانه طرف حواله میکنند.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.