بریده‌ای از کتاب 7 ج ن اثر امید کوره چی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 41

چقدر دلم میسوخت از این‌که همنوعان بالغ من،اسیر دست چهار پنج توله جن کله استخوانی شده بودند به توهم غرق شدن در کبریای الهی.بله اگر راه را نشناسی به جست و جوی خدا هم بروی سر از جهنم حماقت درمی‌آوری،سر از جهنم داغ اجنه‌ی وحوش کینه‌توزی که انسان را اجنبی می‌دانند روی زمین و شیطان به آن‌ها وعده داده که آنان وارثان این سیاره و افلاک خواهند بود.

چقدر دلم میسوخت از این‌که همنوعان بالغ من،اسیر دست چهار پنج توله جن کله استخوانی شده بودند به توهم غرق شدن در کبریای الهی.بله اگر راه را نشناسی به جست و جوی خدا هم بروی سر از جهنم حماقت درمی‌آوری،سر از جهنم داغ اجنه‌ی وحوش کینه‌توزی که انسان را اجنبی می‌دانند روی زمین و شیطان به آن‌ها وعده داده که آنان وارثان این سیاره و افلاک خواهند بود.

11

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.