بریده‌ای از کتاب اسم تو مصطفاست اثر راضیه تجار

بریدۀ کتاب

صفحۀ 39

مرا همراه مادرت بردی آرایشگاه. دم در پرسیدی: « خیلی طول می‌کشه؟نکنه مثه اون بار...!» -همین‌جا بمون الان برمی‌گردیم! -اما حالا وقت اذونه باید برم مسجد! -یعنی چی ؟ حالا یک امشب رو نرو مادر! -زشته باید برم! -چی چی رو زشته؟ -اینکه به خدا بگم چون زنم آرایشگاه بود نیومدم مسجد، زشته! و رفتی.

مرا همراه مادرت بردی آرایشگاه. دم در پرسیدی: « خیلی طول می‌کشه؟نکنه مثه اون بار...!» -همین‌جا بمون الان برمی‌گردیم! -اما حالا وقت اذونه باید برم مسجد! -یعنی چی ؟ حالا یک امشب رو نرو مادر! -زشته باید برم! -چی چی رو زشته؟ -اینکه به خدا بگم چون زنم آرایشگاه بود نیومدم مسجد، زشته! و رفتی.

9

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.