بریدۀ کتاب
1402/5/17
صفحۀ 98
پیامبر درحالیکه زیر آسمان صحرا مقابل آنها ایستاده است به آنها میگوید: «در شب معراج، من خرقهٔ فقر [تقریباً به معنای عبای معرفت معنوی] را از خداوند دریافت کردم و میخواهم آن را به یکی از شما تقدیم کنم. اما ابتدا باید بدانم شما در حق این هدیه چه خواهید کرد». به عبارت دیگر، پیامبر از ایشان پرسید که با منزلت ویژهای که آنها داده میشود چه خواهند کرد. هر چهار نفر -در حالی که انتخاب خود را درست میدانستند- پاسخ دادند. نفر اول وعدهٔ گسترش عدالت، نفر دوم وعدهٔ گسترش اسلام و نفر سوم وعدهٔ توزیع گستردهٔ خیرات و صدقات را دادند. اما علی بهسادگی گفت: «من عیوب مردم را پنهان خواهم داشت». پیامبر گفت: «ای علی! تو همات کسی هستی که سزاوار این موهبت است».
پیامبر درحالیکه زیر آسمان صحرا مقابل آنها ایستاده است به آنها میگوید: «در شب معراج، من خرقهٔ فقر [تقریباً به معنای عبای معرفت معنوی] را از خداوند دریافت کردم و میخواهم آن را به یکی از شما تقدیم کنم. اما ابتدا باید بدانم شما در حق این هدیه چه خواهید کرد». به عبارت دیگر، پیامبر از ایشان پرسید که با منزلت ویژهای که آنها داده میشود چه خواهند کرد. هر چهار نفر -در حالی که انتخاب خود را درست میدانستند- پاسخ دادند. نفر اول وعدهٔ گسترش عدالت، نفر دوم وعدهٔ گسترش اسلام و نفر سوم وعدهٔ توزیع گستردهٔ خیرات و صدقات را دادند. اما علی بهسادگی گفت: «من عیوب مردم را پنهان خواهم داشت». پیامبر گفت: «ای علی! تو همات کسی هستی که سزاوار این موهبت است».
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.