بریده‌ای از کتاب نفرین زمین اثر جلال آل احمد

امیرحسین

امیرحسین

4 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 29

وقتی من دارم و همسایه ام ندارد که ساعتی ده-دوازده تومن مزد تراکتور بدهد، البته که حسودیش میشود. هزاری هم که تراکتور شعور داشته، هزاری هم که شوفرش مرز و سامان اهل محل را بشناسد فرقی نمی کند. حرف در این است که چرا تو داری و من ندارم.

وقتی من دارم و همسایه ام ندارد که ساعتی ده-دوازده تومن مزد تراکتور بدهد، البته که حسودیش میشود. هزاری هم که تراکتور شعور داشته، هزاری هم که شوفرش مرز و سامان اهل محل را بشناسد فرقی نمی کند. حرف در این است که چرا تو داری و من ندارم.

15

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.