بریدهای از کتاب بازی با مرگ اثر زاهاریا استانکو
1403/10/19
صفحۀ 165
از این قالب کثیف، خسته و ژنده پوش در عذاب بودم؛ قالبی که مرا از گردش دلخواه در جهان باز می داشت.
از این قالب کثیف، خسته و ژنده پوش در عذاب بودم؛ قالبی که مرا از گردش دلخواه در جهان باز می داشت.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.