بریدۀ کتاب
1402/6/17
3.8
14
صفحۀ 148
آفرینندگی از تمامی مکتبهای راوی شکیبایی و روشنبینی کارآتر است. آفرینندگی شاهد زیر و رو شدن آنچه سبب والامنشی انسان میشود است و به عصیانی لگام گریخته علیه شرایط و پافشاری برای سترون شدن میانجامد. آفرینندگی کوششی روزانه، چیرگی بر خویشتن، دستیابی به مرزهای دقیق حقیقت، دستیابی به اندازه و نیرو را میطلبد. آفرینندگی موجب گوشهگیری و ریاضت میشود و این همه برای دست یازی به هیچ جهت تکرار و پایمال کردن. گو اینکه ممکن است یک اثر بزرگ هنری فینفسه اهمیت کمتری داشته باشد نسبت به ارزشی که نزد آدمی مییابد و سبب شود تا وی بتواند بر پندارهای خود چیره گشته و بدینسان اندکی به واقعیت عریان خویش نزدیکتر شود.
آفرینندگی از تمامی مکتبهای راوی شکیبایی و روشنبینی کارآتر است. آفرینندگی شاهد زیر و رو شدن آنچه سبب والامنشی انسان میشود است و به عصیانی لگام گریخته علیه شرایط و پافشاری برای سترون شدن میانجامد. آفرینندگی کوششی روزانه، چیرگی بر خویشتن، دستیابی به مرزهای دقیق حقیقت، دستیابی به اندازه و نیرو را میطلبد. آفرینندگی موجب گوشهگیری و ریاضت میشود و این همه برای دست یازی به هیچ جهت تکرار و پایمال کردن. گو اینکه ممکن است یک اثر بزرگ هنری فینفسه اهمیت کمتری داشته باشد نسبت به ارزشی که نزد آدمی مییابد و سبب شود تا وی بتواند بر پندارهای خود چیره گشته و بدینسان اندکی به واقعیت عریان خویش نزدیکتر شود.
1
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.