بریدۀ کتاب

شازده احتجاب
بریدۀ کتاب

صفحۀ 45

می‌دانم، اما این خودش مشکلی است که چرا این نیاکان همه‌اش به فکر مزاج مبارک، سردل مبارک و بواسیر مبارک هستند. و یا اگر از اینها خبری نباشد، اگر یکی را پیدا نکنند که سرش را، مثلا لب همان باغچه خانه شما، گوش تا گوش ببرند، چرا سوار می‌شوند و با آن‌همه میرشکارباشی، منشی‌باشی، فراش‌باشی، پیش‌خدمت‌باشی، تفنگدارباشی، ملاباشی، حکیم‌باشی می‌زنند به کوه و صحرا و می افتند به جان مرال و پازن و دراج و خرگوش و چه و چه. تازه وقتی خسته و کوفته برمی‌گردند چرا یکی دیگر را صیغه می‌کنند؟ و صبح چرا باز یکی را خلعت می‌دهند، یکی را سر می‌برند و اموالش را مصادره می‌کنند؟

می‌دانم، اما این خودش مشکلی است که چرا این نیاکان همه‌اش به فکر مزاج مبارک، سردل مبارک و بواسیر مبارک هستند. و یا اگر از اینها خبری نباشد، اگر یکی را پیدا نکنند که سرش را، مثلا لب همان باغچه خانه شما، گوش تا گوش ببرند، چرا سوار می‌شوند و با آن‌همه میرشکارباشی، منشی‌باشی، فراش‌باشی، پیش‌خدمت‌باشی، تفنگدارباشی، ملاباشی، حکیم‌باشی می‌زنند به کوه و صحرا و می افتند به جان مرال و پازن و دراج و خرگوش و چه و چه. تازه وقتی خسته و کوفته برمی‌گردند چرا یکی دیگر را صیغه می‌کنند؟ و صبح چرا باز یکی را خلعت می‌دهند، یکی را سر می‌برند و اموالش را مصادره می‌کنند؟

897

20

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.