بریده‌ای از کتاب کیمیای محبت: یادنامه مرحوم شیخ رجبعلی خیاط (نکوگویان) اثر محمد محمدی ری شهری

بریدۀ کتاب

صفحۀ 48

جناب شیخ گفته بود : به هنگام دفن جوانی، دیدم که حضرت موسی بن جعفر ع آغوش خود را بر این جوان گشود. پرسیدم: این جوان آخرین حرفش چه بود؟ گفتند این شعر : منتظران را به لب آمد نفس ای شه خوبان! تو به فریاد رس

جناب شیخ گفته بود : به هنگام دفن جوانی، دیدم که حضرت موسی بن جعفر ع آغوش خود را بر این جوان گشود. پرسیدم: این جوان آخرین حرفش چه بود؟ گفتند این شعر : منتظران را به لب آمد نفس ای شه خوبان! تو به فریاد رس

3

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.