بریدۀ کتاب
1403/1/5
3.9
5
صفحۀ 20
پدرم به یه خدای عادل اعتقاد داشت. Deus volt ، این شعارش بود، چون خدا میخواد. این شعار مبارزان جنگ های صلیبی هم بود و اونا به جنگ رفتن و کشته شدن، درست مثل پدرم. وقتی اونو دیدم که توی خون خودش دراز کشیده و مرده، میدونستم که هنوز به خدا اعتقاد دارم. فقط اعتقادی ندارم که اون اهمیتی برامون قائله. ممکنه خدایی وجود داشته باشه کلاری، ممکنه هم وجود نداشته باشه ولی فکر نمیکنم فرقی کنه. در هر دو صورت، خودمون باید از پس خودمون بر بیایم. (بریده کتاب از بخش دوم جلد اول است)
پدرم به یه خدای عادل اعتقاد داشت. Deus volt ، این شعارش بود، چون خدا میخواد. این شعار مبارزان جنگ های صلیبی هم بود و اونا به جنگ رفتن و کشته شدن، درست مثل پدرم. وقتی اونو دیدم که توی خون خودش دراز کشیده و مرده، میدونستم که هنوز به خدا اعتقاد دارم. فقط اعتقادی ندارم که اون اهمیتی برامون قائله. ممکنه خدایی وجود داشته باشه کلاری، ممکنه هم وجود نداشته باشه ولی فکر نمیکنم فرقی کنه. در هر دو صورت، خودمون باید از پس خودمون بر بیایم. (بریده کتاب از بخش دوم جلد اول است)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.