بریده‌ای از کتاب جادوگر شهر زمرد اثر لایمن فرانک باوم
1404/3/30
صفحۀ 27
مترسک به دقت گوش داد و گفت:«نمی‌فهمم چرا باید زمین به این خوبی و باصفایی را بگذارید و دوباره به آن صحرای خشک و گرم و خاکستری برگردید؟» دختر جواب داد:«ما مردم، که از گوشت و خون درست شده‌ایم، دلمان می‌خواهد در وطن خودمان باشیم؛ اگر هم جایش گرم و خشک باشد هیچ اهمیتی ندارد. همان‌جا برای ما بهتر از مملکتهای دیگر است، اگرچه خیلی هم خرم و با صفا باشند. در دنیا هیچ جا بهتر از وطن آدم نیست!»
مترسک به دقت گوش داد و گفت:«نمی‌فهمم چرا باید زمین به این خوبی و باصفایی را بگذارید و دوباره به آن صحرای خشک و گرم و خاکستری برگردید؟» دختر جواب داد:«ما مردم، که از گوشت و خون درست شده‌ایم، دلمان می‌خواهد در وطن خودمان باشیم؛ اگر هم جایش گرم و خشک باشد هیچ اهمیتی ندارد. همان‌جا برای ما بهتر از مملکتهای دیگر است، اگرچه خیلی هم خرم و با صفا باشند. در دنیا هیچ جا بهتر از وطن آدم نیست!»
Kosar
1404/3/30
0