بریده‌ای از کتاب مرد اثر داوود امیریان

بریدۀ کتاب

صفحۀ 35

رضا از گوشه و کنار شنیده بود که نامه ها و گزارش های احمد برایش دشمن می سازد . او بعضی از تهمت هایی که عوامل بنی صدر به احمد زده بودند، شنیده بود:«نفوذی ضد انقلاب در سپاه»،«منافق و توده ای» و می دید که احمد این قسمت ها را می شوند و حرفی نمی‌زند.

رضا از گوشه و کنار شنیده بود که نامه ها و گزارش های احمد برایش دشمن می سازد . او بعضی از تهمت هایی که عوامل بنی صدر به احمد زده بودند، شنیده بود:«نفوذی ضد انقلاب در سپاه»،«منافق و توده ای» و می دید که احمد این قسمت ها را می شوند و حرفی نمی‌زند.

8

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.