بریده‌ای از کتاب کیمیاگر اثر پائولو کوئیلو

بریدۀ کتاب

صفحۀ 114

جوانک برای مدت زمان طولانی در کنار چاه نشست و متوجه شد که باد شرق بوی عطر آن زن را به مشام او رسانده است. او حتی قبل آنکه بداند که فاطمه وجود دارد، به او عشق ورزیده است و عشق وی نسبت به آن دختر جوان باعث آن خواهد شد که تمامی گنج‌های دنیا را بیابد.

جوانک برای مدت زمان طولانی در کنار چاه نشست و متوجه شد که باد شرق بوی عطر آن زن را به مشام او رسانده است. او حتی قبل آنکه بداند که فاطمه وجود دارد، به او عشق ورزیده است و عشق وی نسبت به آن دختر جوان باعث آن خواهد شد که تمامی گنج‌های دنیا را بیابد.

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.