بریدهای از کتاب خردم کن اثر طاهره مافی
1402/10/6

خردم کن جلد 1
4.1
127
صفحۀ 92
امید مرا در آغوش میکشد،میان بازوانش نگه میدارد،اشکهایم را پاک میکند و میگوید امروز و فردا و دوروز بعد خوب خواهد بود و من چنان وهم زده ام که به خودم جرأت میدهم باور کنم.
امید مرا در آغوش میکشد،میان بازوانش نگه میدارد،اشکهایم را پاک میکند و میگوید امروز و فردا و دوروز بعد خوب خواهد بود و من چنان وهم زده ام که به خودم جرأت میدهم باور کنم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.