بریدهای از کتاب خوب مثل مرده ها اثر هالی جکسون
1404/3/18

خوب مثل مرده ها جلد 3
4.5
59
صفحۀ 47
پیپ ناخودآگاه لبخند زد و تماشایشان کرد. این...کلمهی مناسب چه بود؟ خیلی خوب بود. لحظه ای ناب و خوب که هیچکس نمیتوانست آن را از او بگیرد. همگی در بدترین لحظات کنار هم بودند و راهی طولانی طی کرده بودند. تنهایی و در کنار هم. بخشی از زندگی خودشان، بخشی از زندگی او.
پیپ ناخودآگاه لبخند زد و تماشایشان کرد. این...کلمهی مناسب چه بود؟ خیلی خوب بود. لحظه ای ناب و خوب که هیچکس نمیتوانست آن را از او بگیرد. همگی در بدترین لحظات کنار هم بودند و راهی طولانی طی کرده بودند. تنهایی و در کنار هم. بخشی از زندگی خودشان، بخشی از زندگی او.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.