بریدهای از کتاب چراغ سبزها اثر متیو مک کانهی
1404/4/27
صفحۀ 13
همیشه ی خدا پا توی لجن می گذارم و تازه وقتی به کثافت کشیده شدم می فهمم! اما یک چیزی را خوب یاد گرفته ام ، و آن این است که چطور کفش هایم را پاک کنم و به راهم ادامه بدهم. همه ی ما گاهی پا توی لجن میگذاریم ، به مانع برمیخوریم، گند بالا می آوریم ، گند میزنند به احوالمان، مریض می شویم، به چیزی که میخواهیم نمی رسیم، از هزاران « می تونستم بهتر عمل کنم » و « کاش این اتفاق نیفتاده بود» در زندگی مان میگذریم ...
همیشه ی خدا پا توی لجن می گذارم و تازه وقتی به کثافت کشیده شدم می فهمم! اما یک چیزی را خوب یاد گرفته ام ، و آن این است که چطور کفش هایم را پاک کنم و به راهم ادامه بدهم. همه ی ما گاهی پا توی لجن میگذاریم ، به مانع برمیخوریم، گند بالا می آوریم ، گند میزنند به احوالمان، مریض می شویم، به چیزی که میخواهیم نمی رسیم، از هزاران « می تونستم بهتر عمل کنم » و « کاش این اتفاق نیفتاده بود» در زندگی مان میگذریم ...
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.