بریدهای از کتاب رزیدنت اویل؛ توطئه آمبرلا اثر استفانی دنل پری
1403/5/26
صفحۀ 110
بری زمزمه کرد: «داری دروغ میگی» لبخند مرد بالاخره محو شد، چهرهاش به همان حالت بی احساسی برگشت که همیشه بود. با لحن سردی گفت:« اینطور نیست. امتحان کن، بعدا میتونی از سنگ قبرشون معذرت خواهی کنی.»
بری زمزمه کرد: «داری دروغ میگی» لبخند مرد بالاخره محو شد، چهرهاش به همان حالت بی احساسی برگشت که همیشه بود. با لحن سردی گفت:« اینطور نیست. امتحان کن، بعدا میتونی از سنگ قبرشون معذرت خواهی کنی.»
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.