بریده‌ای از کتاب جادوهای همیشگی؛ معبد اسرارآمیز اثر کریس کالفر

Saghar

Saghar

1404/5/24

بریدۀ کتاب

صفحۀ 335

تو من رو نمیکشی ، آزادم میکنی ، تک تک روزهایی که توی غار گذروندم مثل کابوس بود و دائم به هیولایی فکر میکردم که خلقش کرده بودم ، از زندگی با عذاب وجدان و شرمساری خسته شدم ، ولی تو میتونی منو از این بدبختی نجات بدی !

تو من رو نمیکشی ، آزادم میکنی ، تک تک روزهایی که توی غار گذروندم مثل کابوس بود و دائم به هیولایی فکر میکردم که خلقش کرده بودم ، از زندگی با عذاب وجدان و شرمساری خسته شدم ، ولی تو میتونی منو از این بدبختی نجات بدی !

9

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.