بریدۀ کتاب

ف.الهی

1402/10/23

فانوس دانایی: شناخت های لازم در زندگی مشترک
بریدۀ کتاب

صفحۀ 118

خدای من! این پیکر نیمه جان زندگی من است که روی دست‌های ناتوانم گرفته ام و به سویت آورده ام. درحال جان کندن است رو به قبلهٔ تو. تو که زنده را می‌میرانی و مرده را زنده می‌کنی، می‌توانی این پیکر آکنده از زخم‌های کاری را جان ببخشی. اگرچه رویم سیاه اما دلم از امید، سپید است. می‌دانم زندگی من با گوشه نگاه تو جان تازه می‌گیرد. این بار اگر زنده‌ام کنی، عهد می‌بندم که دیگر جز قبله تو، رو به هیچ قبله‌ای زندگی نکنم.

خدای من! این پیکر نیمه جان زندگی من است که روی دست‌های ناتوانم گرفته ام و به سویت آورده ام. درحال جان کندن است رو به قبلهٔ تو. تو که زنده را می‌میرانی و مرده را زنده می‌کنی، می‌توانی این پیکر آکنده از زخم‌های کاری را جان ببخشی. اگرچه رویم سیاه اما دلم از امید، سپید است. می‌دانم زندگی من با گوشه نگاه تو جان تازه می‌گیرد. این بار اگر زنده‌ام کنی، عهد می‌بندم که دیگر جز قبله تو، رو به هیچ قبله‌ای زندگی نکنم.

1

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.