بریدۀ کتاب

اشعار دوست داشتنی
بریدۀ کتاب

صفحۀ 4

نرگس آتش پرستی داشت شبنم می‌فروخت با همان چشمی که می‌زد زخم مرهم می‌فروخت زندگی چون برده داری پیر در بازار عمر داشت یوسف را به مشتی خاک عالم می‌فروخت زندگی این تاجر طماع ناخن خشک پیر مرگ را همچون شراب کهنه کم کم می‌فروخت در تمام سال‌های رفته بر ما روزگار شادمانی می‌خرید از ما و ماتم می‌فروخت من گلی پژمرده بودم در کنار غنچه‌ها گلفروش ای کاش با آنها مرا هم می‌فروخت #فاضل_نظری

نرگس آتش پرستی داشت شبنم می‌فروخت با همان چشمی که می‌زد زخم مرهم می‌فروخت زندگی چون برده داری پیر در بازار عمر داشت یوسف را به مشتی خاک عالم می‌فروخت زندگی این تاجر طماع ناخن خشک پیر مرگ را همچون شراب کهنه کم کم می‌فروخت در تمام سال‌های رفته بر ما روزگار شادمانی می‌خرید از ما و ماتم می‌فروخت من گلی پژمرده بودم در کنار غنچه‌ها گلفروش ای کاش با آنها مرا هم می‌فروخت #فاضل_نظری

4

(0/1000)

نظرات

من نمیدونم چرا، نمیشه از شعرای فاضل خوشم نیاد.
1

1

واقعا چرا!!!☺️ 

0