بریده‌ای از کتاب شب های روشن اثر فیودور داستایفسکی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 1

+من هیچ داستانی ندارم -اگر داستانی نداريد پس چطور تا حالا زندگی کرده اید؟ +همینطوری روزم را شب کردم و شبم را صبحی دیگر، بدون هیچ داستانی؛ به قول معروف خودم بودم و خودم، تنهای تنها، کاملا تنها...

+من هیچ داستانی ندارم -اگر داستانی نداريد پس چطور تا حالا زندگی کرده اید؟ +همینطوری روزم را شب کردم و شبم را صبحی دیگر، بدون هیچ داستانی؛ به قول معروف خودم بودم و خودم، تنهای تنها، کاملا تنها...

4

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.