بریدهای از کتاب تعلیق: از سه گانه ی راه های آزادی اثر ژان پل سارتر
1404/6/26 - 13:05
صفحۀ 21
ویترینها و بساط اشیای تجملی بر پا بودند، همینطور پارچههای رنگارنگ و آینه برای نگاه کردن به خود و همهجور اسباب آسایش. مردم غمگین به نظر میرسیدند ، اما غمشان مادرزادی بود. آخر چرا باید میجنگیدند؟ آنها منتظر چیزی نبودند، چون همهچیز داشتند. باید خیلی اندوهناک باشد که همینطور بشینی و هیچ آرزویی نداشته باشی جز اینکه امیدوار باشی زندگی به همان شکل مبهمی که شروع شده ادامه پیدا کند.
ویترینها و بساط اشیای تجملی بر پا بودند، همینطور پارچههای رنگارنگ و آینه برای نگاه کردن به خود و همهجور اسباب آسایش. مردم غمگین به نظر میرسیدند ، اما غمشان مادرزادی بود. آخر چرا باید میجنگیدند؟ آنها منتظر چیزی نبودند، چون همهچیز داشتند. باید خیلی اندوهناک باشد که همینطور بشینی و هیچ آرزویی نداشته باشی جز اینکه امیدوار باشی زندگی به همان شکل مبهمی که شروع شده ادامه پیدا کند.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.