بریدهای از کتاب قصههای همیشگی؛ اکسیر جادویی اثر کریس کالفر
1404/4/14
صفحۀ 91
شنل قرمزی که داشت زمین را می گشت،گفت:<<چه شرم آور!آدم هایی که همیشه بهشون اعتماد داری و بهشون تکیه می کنی،بیشتر از همه ناامیدت می کنن.>>
شنل قرمزی که داشت زمین را می گشت،گفت:<<چه شرم آور!آدم هایی که همیشه بهشون اعتماد داری و بهشون تکیه می کنی،بیشتر از همه ناامیدت می کنن.>>
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.