بریدهای از کتاب پاستیل بنفش اثر کاترین اپلگیت
1404/4/22
صفحۀ 143
چیزی که بیشتر از همه اذیتتم میکرد، این بود که کاری از دستمبرنمی آمد. نمیتوانستم چیزی را کنترل کنم. مثل این بود که بدون فرمان رانندگی کنی. همش میخوردم به این طرف و آن طرف، ولی مجبور بودم همانطور محکم سر جایمبنشینم.
چیزی که بیشتر از همه اذیتتم میکرد، این بود که کاری از دستمبرنمی آمد. نمیتوانستم چیزی را کنترل کنم. مثل این بود که بدون فرمان رانندگی کنی. همش میخوردم به این طرف و آن طرف، ولی مجبور بودم همانطور محکم سر جایمبنشینم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.