بریده‌ای از کتاب شب های روشن اثر فیودور داستایفسکی

pen

pen

1403/9/8

بریدۀ کتاب

صفحۀ 60

چون خود آن رویاهای احمقانه دیگر در کار نیست و من به هیچ طریقی نمیتوانم آنها را زنده کنم، آخر میدانید... آرزو را باید زنده نگه داشت. شما باورتان نمیشود که حالا دیگر با چه شوقی عادت کرده ام در زمان های معین به جاهایی، که زمانی به خیال خودم در آن جا خوشبخت بودم، سر بزنم و یادشان را زنده نگه دارم،

چون خود آن رویاهای احمقانه دیگر در کار نیست و من به هیچ طریقی نمیتوانم آنها را زنده کنم، آخر میدانید... آرزو را باید زنده نگه داشت. شما باورتان نمیشود که حالا دیگر با چه شوقی عادت کرده ام در زمان های معین به جاهایی، که زمانی به خیال خودم در آن جا خوشبخت بودم، سر بزنم و یادشان را زنده نگه دارم،

2

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.