بریدۀ کتاب

عارفه

1403/6/12

تانگوی شیطان
بریدۀ کتاب

صفحۀ 106

ناگهان چیزی را دید که تا آن لحظه در نیافته بود. در نگاهش متوجه ترس شد؛ یاسی را دید که موجودی را علیه خودش برمی‌اند، درماندگی‌ای که باعث می‌شود آخرین امیدش این باشد که با پیشکش کردن خود به عنوان قربانی آخرین راه گریز را بجوید.

ناگهان چیزی را دید که تا آن لحظه در نیافته بود. در نگاهش متوجه ترس شد؛ یاسی را دید که موجودی را علیه خودش برمی‌اند، درماندگی‌ای که باعث می‌شود آخرین امیدش این باشد که با پیشکش کردن خود به عنوان قربانی آخرین راه گریز را بجوید.

630

26

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.