بریده‌ای از کتاب پادشاه پلید اثر هالی بلک

بریدۀ کتاب

صفحۀ 88

از میان مژه‌های بلندش نگاهی به من می‌اندازد که نمی‌توانم معنایش را درک کنم. بعد او هم از جا بلند می‌شود. دستم را می‌گیرد و می‌گوید:«هیچ‌چیز بهتر از چیزی نیست که کم‌یابه» و دستم را می‌بوسد.

از میان مژه‌های بلندش نگاهی به من می‌اندازد که نمی‌توانم معنایش را درک کنم. بعد او هم از جا بلند می‌شود. دستم را می‌گیرد و می‌گوید:«هیچ‌چیز بهتر از چیزی نیست که کم‌یابه» و دستم را می‌بوسد.

5

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.