بریدۀ کتاب

الیور تویست
بریدۀ کتاب

صفحۀ 25

الیور که از دیدن کوچه ها و خیابان های آنجا وحشت کرده بود ، نمی‌دانست بماند یا فرار کند ، اما جک دکینز در خانه را با فشار باز کرد ، آن ها در تاریکی از پله های شکسته ای بالا رفتند و وارد اتاق عقبی شدند ...

الیور که از دیدن کوچه ها و خیابان های آنجا وحشت کرده بود ، نمی‌دانست بماند یا فرار کند ، اما جک دکینز در خانه را با فشار باز کرد ، آن ها در تاریکی از پله های شکسته ای بالا رفتند و وارد اتاق عقبی شدند ...

3

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.