بریدهای از کتاب دختر بد خوب اثر آلیس فینی
1404/6/2
صفحۀ 228
کلیو نمیتواند این بی اطلاعی و این نداشتن کنترل روی مسائل را تحمل کند. از آن پرستار و ابراز همدردیاش بیزار است، از دکتر ها بهخاطر معطل گذاشتنش بیزار است، از مادرش بهخاطر شکستن پی در پی و بیپایان قلبش بیزار است. این لحظه، از همهکس و همهچیز بیزار است. بیشتر از همه، از خودش بهخاطر احساس تنفرش بیزار است.
کلیو نمیتواند این بی اطلاعی و این نداشتن کنترل روی مسائل را تحمل کند. از آن پرستار و ابراز همدردیاش بیزار است، از دکتر ها بهخاطر معطل گذاشتنش بیزار است، از مادرش بهخاطر شکستن پی در پی و بیپایان قلبش بیزار است. این لحظه، از همهکس و همهچیز بیزار است. بیشتر از همه، از خودش بهخاطر احساس تنفرش بیزار است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.