بریدهای از کتاب اول تو بازی کن اثر ارین انترادا کلی
1404/3/6
صفحۀ 212
آن روز شارلوت به کیسه اشاره کرد و لبخند زد. یک جورایی حس بهتری داشت. گفت: اول تو بازی کن.
آن روز شارلوت به کیسه اشاره کرد و لبخند زد. یک جورایی حس بهتری داشت. گفت: اول تو بازی کن.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.