بریده‌ای از کتاب سووشون اثر سیمین دانشور

بریدۀ کتاب

صفحۀ 147

موقع رفتن، خانم مدیر بازوی زری را فشرد و آهسته‌ گفت:"دخترهء ادبار فکسنی!" این یکی فارسی را خوب می‌دانست و لغت‌هایی بلد بود که حتی زری و همشاگردی‌هایش بلد نبودند.

موقع رفتن، خانم مدیر بازوی زری را فشرد و آهسته‌ گفت:"دخترهء ادبار فکسنی!" این یکی فارسی را خوب می‌دانست و لغت‌هایی بلد بود که حتی زری و همشاگردی‌هایش بلد نبودند.

10

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.