بریدهای از کتاب سفر شهادت: گفتارهایی درباره واقعه عاشورا اثر موسی صدر
1402/6/15
صفحۀ 26
به یاد میآورم که روزی همراه با جمعی از برادران فلسطینیمان در مصر بودیم، بر سر سفره نشسته بودیم که یکی از جوانان در بین غذا خوردن برخاست و گفت: خداحافظ و حاضران پاسخ دادند: به سلامت. هیچ ناله یا خداحافظی بلند نشد، نه از زنان و نه از مردان. از آنان پرسیدم کجا میرود؟ گفتند: به جبهه، تعجب کردم؛ هیچ بدرقهای نمیکنید؟ گفتند: نه، نسل های خود را بهایی آزادی قدس قرار دادهایم و آن کسی که نسلش را و خودش را در راه آزادی امتش وقف کرده باشد، پیروز میگردد. این همان معیاری است که حسین به ما میآموزد. حسین میگوید که یزید هرچه بزرگ باشد، و سپاهش هرچه عظیم باشید و هر اندازه که عوامفریبیاش گسترده و دامنهدار باشد و هر اندازه که افکارش جهنمی و گسترده باشد، فداکاری را در میدان بیاور، تا همچون دسته های ملخ پراکنده شوند و از او قرار کنند.
به یاد میآورم که روزی همراه با جمعی از برادران فلسطینیمان در مصر بودیم، بر سر سفره نشسته بودیم که یکی از جوانان در بین غذا خوردن برخاست و گفت: خداحافظ و حاضران پاسخ دادند: به سلامت. هیچ ناله یا خداحافظی بلند نشد، نه از زنان و نه از مردان. از آنان پرسیدم کجا میرود؟ گفتند: به جبهه، تعجب کردم؛ هیچ بدرقهای نمیکنید؟ گفتند: نه، نسل های خود را بهایی آزادی قدس قرار دادهایم و آن کسی که نسلش را و خودش را در راه آزادی امتش وقف کرده باشد، پیروز میگردد. این همان معیاری است که حسین به ما میآموزد. حسین میگوید که یزید هرچه بزرگ باشد، و سپاهش هرچه عظیم باشید و هر اندازه که عوامفریبیاش گسترده و دامنهدار باشد و هر اندازه که افکارش جهنمی و گسترده باشد، فداکاری را در میدان بیاور، تا همچون دسته های ملخ پراکنده شوند و از او قرار کنند.
3
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.