بریدۀ کتاب
1403/8/13
4.2
249
صفحۀ 30
موزز ادعا میكرد كه میداند سرزمين عجيبى به نام "دنياى شير و عسل"وجود دارد كه همهى حيوانات بس از مرگ به آنجا مى وند. به گفتهی موزز اين سرزمين در آسمان و بالاتر از ابرها بود، در آنجا هر هفت روز هفته تعطيل بود و در تمام روزهاى سال شبدر میروييد و درختها هميشه سبزبودند، حيوانات از موزز متنفر بودند چون جاسوس بود وكارنمیكرد. البته بعضیها باور كرده بودند که سرزمين شير و عسل وجود دارد و خوکها مجبور بودند با أنها بحث و جدل راه بيندازند تا متقاعدشان كنند كه چنين جايى در كار نيست.
موزز ادعا میكرد كه میداند سرزمين عجيبى به نام "دنياى شير و عسل"وجود دارد كه همهى حيوانات بس از مرگ به آنجا مى وند. به گفتهی موزز اين سرزمين در آسمان و بالاتر از ابرها بود، در آنجا هر هفت روز هفته تعطيل بود و در تمام روزهاى سال شبدر میروييد و درختها هميشه سبزبودند، حيوانات از موزز متنفر بودند چون جاسوس بود وكارنمیكرد. البته بعضیها باور كرده بودند که سرزمين شير و عسل وجود دارد و خوکها مجبور بودند با أنها بحث و جدل راه بيندازند تا متقاعدشان كنند كه چنين جايى در كار نيست.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.