بریده‌ای از کتاب برو به جهنم!: مینی مال های رسول یونان اثر رسول یونان

بریدۀ کتاب

صفحۀ 43

«تنهایی» مرد موبور به هرکس که شلیک می‌کرد داد می‌زد: برو به جهنم! ظاهراً این جمله را برای توجیه کارش و برای رهایی از عذاب وجدان بر زبان می‌آورد، اما واقعیت چیز دیگری بود. خودش را متقاعد می‌کرد که در جهنم تنها نخواهد بود. از تنهایی در جهنم می‌ترسید.

«تنهایی» مرد موبور به هرکس که شلیک می‌کرد داد می‌زد: برو به جهنم! ظاهراً این جمله را برای توجیه کارش و برای رهایی از عذاب وجدان بر زبان می‌آورد، اما واقعیت چیز دیگری بود. خودش را متقاعد می‌کرد که در جهنم تنها نخواهد بود. از تنهایی در جهنم می‌ترسید.

24

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.