بریدهای از کتاب هری پاتر و یادگاران مرگ اثر جی. کی. رولینگ
1404/6/30 - 14:37
صفحۀ 323
گوش های ران سرخ شدند و با دقت به چمن زیر پایش خیره شد و آن را زیر پنجه اش له کرد.«حتماً می دونسته ولتون می کنم و می رم.» هری اشتباهش را اصلاح کرد:«نه، حتماً می دونسته دلت می خواد برگردی پیشمون.»
گوش های ران سرخ شدند و با دقت به چمن زیر پایش خیره شد و آن را زیر پنجه اش له کرد.«حتماً می دونسته ولتون می کنم و می رم.» هری اشتباهش را اصلاح کرد:«نه، حتماً می دونسته دلت می خواد برگردی پیشمون.»
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.