بریده‌ای از کتاب جاناتان مرغ دریایی اثر ریچارد باخ

بریدۀ کتاب

صفحۀ 1

مرغان دریایی هرگز اجازه ندارند از پرواز کردن دست بکشند،هرگز اجازه ندارند سقوط کنند.برای یک مرغ دریایی این به معنای ننگ و رسوایی است .اما جاناتان،بدون شرم و خجالت و تردید،کوشید این پیچ و خم سخت را دوباره تجربه کند و دوباره سقوط کرد.او یک پرنده معمولی نبود. بیشتر مرغان دریایی به ساده ترین شکل پرواز قناعت می کنند.همین رفت و آمد به ساحل برای یافتن خوراک راضی‌ شان می کند.هنر پرواز به آنها ربطی ندارد،تهیه ی خوراک برایشان مهم است.اما برای جاناتان خوردن مهم نبود،او می،خواست پرواز کند.پرواز را بیشتر از،هر چیزی در این دنیا دوست داشت.

مرغان دریایی هرگز اجازه ندارند از پرواز کردن دست بکشند،هرگز اجازه ندارند سقوط کنند.برای یک مرغ دریایی این به معنای ننگ و رسوایی است .اما جاناتان،بدون شرم و خجالت و تردید،کوشید این پیچ و خم سخت را دوباره تجربه کند و دوباره سقوط کرد.او یک پرنده معمولی نبود. بیشتر مرغان دریایی به ساده ترین شکل پرواز قناعت می کنند.همین رفت و آمد به ساحل برای یافتن خوراک راضی‌ شان می کند.هنر پرواز به آنها ربطی ندارد،تهیه ی خوراک برایشان مهم است.اما برای جاناتان خوردن مهم نبود،او می،خواست پرواز کند.پرواز را بیشتر از،هر چیزی در این دنیا دوست داشت.

1

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.