بریده‌ای از کتاب قهرمان هزار چهره اثر جوزف کمپبل

بریدۀ کتاب

صفحۀ 382

هوش مدرن، اسطوره را به عنوان تلاش کورکورانه‌ی انسان بدوی در توضیح جهان طبیعت تفسیر می‌کند (فریزر)؛ و یا آن را تخیلات و رویاهای شاعرانه می‌داند که از دوران ماقبل تاریخ آمده و در اعصار بعد به‌درستی درک نشده است (مولر)؛ و یا آن را گنجینه‌ی تمثیل‌های راهنما می‌داند، که انسان را در راه رسیدن به جمع شکل می‌دهد (دورکهیم)؛ یا اینکه اسطوره را خواب جمعی می‌داند که نشانگر خواسته‌های کهن‌الگویی در اعماق روح بشر است (یونگ)؛ و یا آن را مرکبی سنتی می‌داند که انسان را به سوی عمیق‌ترین بینش‌های متافیزیکی می‌راند (کومارا سوامی)؛ و یا آن را مکاشفات خدا با فرزندانش می‌شمرد (کلیسا).

هوش مدرن، اسطوره را به عنوان تلاش کورکورانه‌ی انسان بدوی در توضیح جهان طبیعت تفسیر می‌کند (فریزر)؛ و یا آن را تخیلات و رویاهای شاعرانه می‌داند که از دوران ماقبل تاریخ آمده و در اعصار بعد به‌درستی درک نشده است (مولر)؛ و یا آن را گنجینه‌ی تمثیل‌های راهنما می‌داند، که انسان را در راه رسیدن به جمع شکل می‌دهد (دورکهیم)؛ یا اینکه اسطوره را خواب جمعی می‌داند که نشانگر خواسته‌های کهن‌الگویی در اعماق روح بشر است (یونگ)؛ و یا آن را مرکبی سنتی می‌داند که انسان را به سوی عمیق‌ترین بینش‌های متافیزیکی می‌راند (کومارا سوامی)؛ و یا آن را مکاشفات خدا با فرزندانش می‌شمرد (کلیسا).

23

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.