بریده‌ای از کتاب بار دیگر شهری که دوست می داشتم اثر نادر ابراهیمی

Parisa

Parisa

1404/6/24 - 20:10

بریدۀ کتاب

صفحۀ 97

آهنگ ها تنهایی را تسکین می دهند ؛ اما تسکین تنهایی ، تسکین درد نیست . در کنار بیگانه ها زیستن در میان بی رنگی و صدا زیستن است . اینک اصوات ، بی دلیل ترینِ جاری شدگانِ در فضا هستند . وقتی همه می گویند ، هیچ کس نمی شنود . به خاطر داشته باش! سکوت ، اثبات تهی بودن نمی کند . اینک آنکه می گوید، تهی است - و رفتگران ، بی‌دلیل نیست که شب را انتخاب کرده اند .

آهنگ ها تنهایی را تسکین می دهند ؛ اما تسکین تنهایی ، تسکین درد نیست . در کنار بیگانه ها زیستن در میان بی رنگی و صدا زیستن است . اینک اصوات ، بی دلیل ترینِ جاری شدگانِ در فضا هستند . وقتی همه می گویند ، هیچ کس نمی شنود . به خاطر داشته باش! سکوت ، اثبات تهی بودن نمی کند . اینک آنکه می گوید، تهی است - و رفتگران ، بی‌دلیل نیست که شب را انتخاب کرده اند .

10

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.