بریده‌ای از کتاب کشتن مرغ مینا اثر هارپر لی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 313

دیل گفت:« فکر میکنم وقتی بزرگ شدم دلقک بشم». من و جیم ایستادیم. «بله آقا، یک دلقک. تو این دنیا با این مردم هیچ کاری نمی‌تونم بکنم، جز اینکه بهشون بخندم. میرم تو یک سیرک استخدام میشم و تا دلت بخواد میخندم».

دیل گفت:« فکر میکنم وقتی بزرگ شدم دلقک بشم». من و جیم ایستادیم. «بله آقا، یک دلقک. تو این دنیا با این مردم هیچ کاری نمی‌تونم بکنم، جز اینکه بهشون بخندم. میرم تو یک سیرک استخدام میشم و تا دلت بخواد میخندم».

81

23

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.