بریدۀ کتاب

افسری در ایل
بریدۀ کتاب

صفحۀ 216

او دیگر همه چیز را از دست داده بود. آن مقام و محبوبیتش در ارتش و در چشم مردم، همه را نابود شده می دید. بدتر اینکه متهم به خیانت به دولت هم شده بود و پدرش هم از غصّه در شرف مرگ قرار داشت. حوری آن دختری که با او یک روح در دو جسم بودند، با آن عشق پاک و بی آلایش، او را هم از دست داده بود و این برایش از همه چیزی سخت تر و کشنده تر بود و همه این مصایب ناگهانی، فقط و فقط برای دوستی با مراد بود.

او دیگر همه چیز را از دست داده بود. آن مقام و محبوبیتش در ارتش و در چشم مردم، همه را نابود شده می دید. بدتر اینکه متهم به خیانت به دولت هم شده بود و پدرش هم از غصّه در شرف مرگ قرار داشت. حوری آن دختری که با او یک روح در دو جسم بودند، با آن عشق پاک و بی آلایش، او را هم از دست داده بود و این برایش از همه چیزی سخت تر و کشنده تر بود و همه این مصایب ناگهانی، فقط و فقط برای دوستی با مراد بود.

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.