بریدهای از کتاب کتاب سارا: کلمه ای از جغد سخنگو به هزار کلام می ارزد اثر استر هیکس
3 روز پیش
صفحۀ 138
؛ دیشب خارقالعاده بود.» نمیدانم اسم آن را خارقالعاده بگذارم یا چیز دیگر. برای من که مثل همیشه بود. ست گفت: «اما چیزی که برای تو طبیعی بود برای ما واقعا عجیب بود.» ست شما سهنفر دارید چیز طبیعی را تجربه میکنید. سارا و آنت گفتند: «طبیعی؟ تو به این میگویی طبیعی؟» بله، یادآوری طبیعت وجود نامحدودتان طبیعی است. احساس نشاط و داشتن برکتها، طبیعی است. سرزنده و آگاه بودن طبیعی است. آگاه بودن از آنکه بهراستی هستید و فهم سعادت، طبیعی است. فهم این نکته که علیرغم هر اتفاقی که میافتد، همهچیز خوب است، طبیعی است.
؛ دیشب خارقالعاده بود.» نمیدانم اسم آن را خارقالعاده بگذارم یا چیز دیگر. برای من که مثل همیشه بود. ست گفت: «اما چیزی که برای تو طبیعی بود برای ما واقعا عجیب بود.» ست شما سهنفر دارید چیز طبیعی را تجربه میکنید. سارا و آنت گفتند: «طبیعی؟ تو به این میگویی طبیعی؟» بله، یادآوری طبیعت وجود نامحدودتان طبیعی است. احساس نشاط و داشتن برکتها، طبیعی است. سرزنده و آگاه بودن طبیعی است. آگاه بودن از آنکه بهراستی هستید و فهم سعادت، طبیعی است. فهم این نکته که علیرغم هر اتفاقی که میافتد، همهچیز خوب است، طبیعی است.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.