بریدۀ کتاب
1402/8/21
صفحۀ 59
"مرا از این رو دیوانه میپندارند که میخواهم یک مسیحی حقیقی باشم. مرا چون یک سگ دنبال میکنند و از خود میرانند، و میگویند رفتار و کردارم شرم آور است، چرا که میخواهم از رنج بینوایان و تیرهبختان بکاهم. نمیدانم چه باید بکنم. شاید هم حق با شما باشد، شاید هم من در این دنیا چیز بیارزش و بیهودهای باشم."
"مرا از این رو دیوانه میپندارند که میخواهم یک مسیحی حقیقی باشم. مرا چون یک سگ دنبال میکنند و از خود میرانند، و میگویند رفتار و کردارم شرم آور است، چرا که میخواهم از رنج بینوایان و تیرهبختان بکاهم. نمیدانم چه باید بکنم. شاید هم حق با شما باشد، شاید هم من در این دنیا چیز بیارزش و بیهودهای باشم."
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.