بریده‌ای از کتاب کیمیاگر اثر پائولو کوئیلو

بریدۀ کتاب

صفحۀ 19

تا اینکه یک روز عصر، شهامت این را پیدا کرد تا به پدرش بگوید که نمی‌خواهد کشیش باشد و قصد مسافرت دارد. پدرش گفت: مردم از سراسر دنیا به روستای ما می‌آیند و به دنبال چیزهای تازه هستند. ولی وقتی که برمی‌گردند، همان آدم قبلی هستند! جوانک پاسخ داد: اما من هم دوست دارم قلعه های شهرهای آنان را از نزدیک ببینم. پدر ادامه داد: این مردان هنگامی که با زمین‌ها و زن‌های ما آشنا می‌شوند، اظهار علاقه می‌کنند که برای همیشه در اینجا زندگی کنند. جوانک گفت: من هم می‌خواهم با زنان و سرزمین‌های آنان آشنا شوم. برای اینکه آنها هیچ‌وقت اینجا نمی‌مانند. پدر گفت: اما آنها پول فراوانی برای خرج کردن دارند. در حالیکه در اینجا فقط چوپان‌ها می‌توانند مسافرت کنند. -پس من می‌خواهم یک چوپان باشم. پدرش دیگر چیزی نگفت. روز بعد، پدرش کیسه‌ای با سه سکه‌ی قدیمی اسپانیولی به او داد و گفت: بخت خود را در دشت‌ها امتحان کن‌. قصد داشتم این‌ها را برای کشیش شدن تو به کلیسا بدهم. با آنها گله‌ای بخر و دنیا را سیاحت کن. آنگاه متوجه خواهی شد که قلعه‌ی ما بهترین قلعه و زنان ما، زیباترین زنان جهان هستند. آنگاه دعای خیرش را بدرقه‌ی راه فرزند کرد.

تا اینکه یک روز عصر، شهامت این را پیدا کرد تا به پدرش بگوید که نمی‌خواهد کشیش باشد و قصد مسافرت دارد. پدرش گفت: مردم از سراسر دنیا به روستای ما می‌آیند و به دنبال چیزهای تازه هستند. ولی وقتی که برمی‌گردند، همان آدم قبلی هستند! جوانک پاسخ داد: اما من هم دوست دارم قلعه های شهرهای آنان را از نزدیک ببینم. پدر ادامه داد: این مردان هنگامی که با زمین‌ها و زن‌های ما آشنا می‌شوند، اظهار علاقه می‌کنند که برای همیشه در اینجا زندگی کنند. جوانک گفت: من هم می‌خواهم با زنان و سرزمین‌های آنان آشنا شوم. برای اینکه آنها هیچ‌وقت اینجا نمی‌مانند. پدر گفت: اما آنها پول فراوانی برای خرج کردن دارند. در حالیکه در اینجا فقط چوپان‌ها می‌توانند مسافرت کنند. -پس من می‌خواهم یک چوپان باشم. پدرش دیگر چیزی نگفت. روز بعد، پدرش کیسه‌ای با سه سکه‌ی قدیمی اسپانیولی به او داد و گفت: بخت خود را در دشت‌ها امتحان کن‌. قصد داشتم این‌ها را برای کشیش شدن تو به کلیسا بدهم. با آنها گله‌ای بخر و دنیا را سیاحت کن. آنگاه متوجه خواهی شد که قلعه‌ی ما بهترین قلعه و زنان ما، زیباترین زنان جهان هستند. آنگاه دعای خیرش را بدرقه‌ی راه فرزند کرد.

1

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.