بریده‌ای از کتاب شازده کوچولو اثر آنتوان دو سنت اگزوپری

بریدۀ کتاب

صفحۀ 23

- پس خارها فایده‌شان چیست؟ شازده کوچولو وقتی سوالی را می‌کشید وسط دیگر به این مفتی‌ها دست برنمی‌داشت. مهره پاک کلافه‌ام کرده بود. همین جور سرسری پراندم که: - خارها به درد هیچ کوفتی نمی‌خورند؛ آن‌ها فقط نشانه بدجنسی گل‌ها هستند. - دِ. و پس از لحظه‌ای سکوت با یک جور کینه درآمد که: - حرفت را باور نمی‌کنم! گل‌ها ضعیف‌ند، بی‌شیله پیله‌ند، سعی می‌کنند یک جوری دل خودشان را قرص کنند؛ این است که خیال می‌کنند با آن خارها چیز ترسناک وحشت‌آوری می‌شوند... .

- پس خارها فایده‌شان چیست؟ شازده کوچولو وقتی سوالی را می‌کشید وسط دیگر به این مفتی‌ها دست برنمی‌داشت. مهره پاک کلافه‌ام کرده بود. همین جور سرسری پراندم که: - خارها به درد هیچ کوفتی نمی‌خورند؛ آن‌ها فقط نشانه بدجنسی گل‌ها هستند. - دِ. و پس از لحظه‌ای سکوت با یک جور کینه درآمد که: - حرفت را باور نمی‌کنم! گل‌ها ضعیف‌ند، بی‌شیله پیله‌ند، سعی می‌کنند یک جوری دل خودشان را قرص کنند؛ این است که خیال می‌کنند با آن خارها چیز ترسناک وحشت‌آوری می‌شوند... .

1

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.