بریده‌ای از کتاب هفت جاویدان: باران خاکستر اثر مرجان فولادوند

بریدۀ کتاب

صفحۀ 163

صدای پدربزرگش از پس سالها در سرش پیچید:"به یاد داشته باش فرزند که زمین خون را فرو نمی‌برد. چنان‌که مادر گوشت فرزند نمی‌خورد. خون بر زمین می‌ماند. دلمه می‌بندد و روی هم تلمبار می‌شود؛گاه به شکل مرداب ما را می‌بلعد و گاه به شکل نفرینی از آسمان فرو‌ می‌ریزد..."

صدای پدربزرگش از پس سالها در سرش پیچید:"به یاد داشته باش فرزند که زمین خون را فرو نمی‌برد. چنان‌که مادر گوشت فرزند نمی‌خورد. خون بر زمین می‌ماند. دلمه می‌بندد و روی هم تلمبار می‌شود؛گاه به شکل مرداب ما را می‌بلعد و گاه به شکل نفرینی از آسمان فرو‌ می‌ریزد..."

97

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.