بریده‌ای از کتاب کتاب سارا: کلمه ای از جغد سخنگو به هزار کلام می ارزد اثر استر هیکس

fatemeh nazemi

fatemeh nazemi

3 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 119

؛ نفس عمیقی کشید و گفت: «خیلی احساس خوبی دارم. کاش دیگران هم این احساس را تجربه می‌کردند.» هیچ‌گونه احساس نگرانی یا بی‌قراری نداشت. این لحظه کامل بود. همه‌چیز کامل و درست و به‌قاعده‌. سارا با صدای بلند گفت: «احساس خوب یعنی این.» سلیمان همان لحظه فرود آمد. درست است سارا. همیشه در زندگی می‌باید همین احساس را داشته باشی. وسیع و گسترده باشی. کافی اما در عین حال رو به تزاید، اقناع‌کننده اما در جستجوی مابقی آن باشی. کامل، اما به اتمام نرسیده.

؛ نفس عمیقی کشید و گفت: «خیلی احساس خوبی دارم. کاش دیگران هم این احساس را تجربه می‌کردند.» هیچ‌گونه احساس نگرانی یا بی‌قراری نداشت. این لحظه کامل بود. همه‌چیز کامل و درست و به‌قاعده‌. سارا با صدای بلند گفت: «احساس خوب یعنی این.» سلیمان همان لحظه فرود آمد. درست است سارا. همیشه در زندگی می‌باید همین احساس را داشته باشی. وسیع و گسترده باشی. کافی اما در عین حال رو به تزاید، اقناع‌کننده اما در جستجوی مابقی آن باشی. کامل، اما به اتمام نرسیده.

4

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.