بریدۀ کتاب

 گناه زیبایی
بریدۀ کتاب

صفحۀ 90

🖤 پیش از آن‌که سعید عاص، فرصت کند و مأموران را به یاری بخواند؛ تیرهای کمان‌داران، بر جنازه حسن بن علی نشستند و همهمه‌ای بر پا شد... 🖤 لب‌های حسین گشوده شدند: - حسن جان!... غارت‌زده، کسی نیست که اموالش را برده باشند... «من» غارت‌زده‌ام... که برادری مانند تو را از دست داده‌ام.

🖤 پیش از آن‌که سعید عاص، فرصت کند و مأموران را به یاری بخواند؛ تیرهای کمان‌داران، بر جنازه حسن بن علی نشستند و همهمه‌ای بر پا شد... 🖤 لب‌های حسین گشوده شدند: - حسن جان!... غارت‌زده، کسی نیست که اموالش را برده باشند... «من» غارت‌زده‌ام... که برادری مانند تو را از دست داده‌ام.

4

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.