بریدهای از کتاب زخم های پولادین اثر ویکتوریا آویارد
1404/1/12
صفحۀ 74
دست بارو کمرم را پیدا می کند و به خیال خودش برای آرامش بخشیدن به من ، شکل های دایره شکلی را روی آن نوازش می کند . اما تماس دستش باعث میشود چندشم بشود . آب دهانم را بیرون می اندازم و حتی برای دور شدن از او هم که شده ، به زور روی پاهای نامتعادلم می ایستم .
دست بارو کمرم را پیدا می کند و به خیال خودش برای آرامش بخشیدن به من ، شکل های دایره شکلی را روی آن نوازش می کند . اما تماس دستش باعث میشود چندشم بشود . آب دهانم را بیرون می اندازم و حتی برای دور شدن از او هم که شده ، به زور روی پاهای نامتعادلم می ایستم .
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.