بریدهای از کتاب مردی به نام اوه اثر فردریک بکمن
1403/3/26
صفحۀ 46
مدتی طولانی به زنش نگاه میکند. بعد دستش را با احتیاط روی سنگ میگذارد و آن را نوازش میکند، انگار دارد گونه زنش را نوازش میکند. نجوا میکند:<<دلم برات تنگ شده.>>
مدتی طولانی به زنش نگاه میکند. بعد دستش را با احتیاط روی سنگ میگذارد و آن را نوازش میکند، انگار دارد گونه زنش را نوازش میکند. نجوا میکند:<<دلم برات تنگ شده.>>
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.